عشق جادو است و البته هورمون!
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۶۹۵۲۶
فرارو- سال آینده مدارگرد اروپا کلیپر ناسا در سفری ۱.۸ میلیارد مایلی به قمر یخی گالیله مشتری خواهد رفت. شعری از "آدا لیمون" شاعر امریکایی به نام "در ستایش راز: شعری برای اروپا" نیز بر روی مدارگرد حک شده است. ممکن است قدری طعنه آمیز به نظر برسد که یک مدارگرد در جریان یک ماموریت حقیقت یاب به فضای خارج از جو را با قصیدهای درباره رمز و راز تزئین کرده باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از آتلانتیک، از دهه ۱۹۸۰ میلادی مطالعه عشق و جاذبه عاشقانه در یک رشته رسمی ادغام شده است. حوزه بین رشتهای علم روابط که شامل علوم اعصاب، انسان شناسی، روانشناسی و زیست شناسی تکاملی است در حال حاضر در حال تجربه یک رونق است: جستجو در پایگاهداده PubMed کتابخانه ملی پزشکی نشان میدهد که بیش از نیمی از مقالات درباره عشق رمانتیک از سال ۱۹۵۳ میلادی به این سو نوشته شده اند. از ده سال گذشته تا به امروز یافتههای چنین مطالعاتی توسط رسانههای مشهور و علمی منتشر میشود.
بسیاری از محققان به این موضوع جذب میشوند، زیرا عشق مانند فضا یک معما است و انسانها به طور طبیعی در مورد اسرار کنجکاو هستند به ویژه زمانی که این اسرار بسیار نزدیک به زندگی ما باشند. با این وجود، "ران روزنبام" نویسنده (که به خاطر کتاب هایش درباره هیتلر، شکسپیر و جنگ هستهای شناخته میشود) میخواهد عشق به صورت یک معما باقی بماند. کتاب تازه او تحت عنوان " در دفاع از عشق: یک برهان" نوعی قصیده معمایی و وصف ناپذیر است.
روزنبام استدلال میکند که به دلیل زیبایی، ظرافت و اثیری بودن عشق رمانتیک به سادگی نمیتوان آن را مورد تحقیق علمی قرار داد. روزنبام پس از بیان آن که عشق رمانتیک قابلیت مورد تحقیق علمی قرار گرفتن را ندارد از آن چه به عنوان "امپریالیسم علوم اعصاب" یاد کرده انتقاد میکند و مینویسد حملهای به روح عشق است و پیچیدگیهای عشق را به اسکن مغز و نقاط داده تقلیل داده است. روزنبام در اوایل کتاب به بحثهایی در مورد "چه چیزی یک احساس را به عنوان عشق واجد شرایط میکند آیا این یک احساس ماوراء الطبیعه و باطنی است یا یک معادله شیمیایی؟ " اشاره دارد.
پرسش او یک معضل کاذب است در حالی که واقعیت آن است که لازم نیست این دو مقوله در تقابل با یکدیگر باشند. کاوش در سازوکار بیولوژیکی احساس عاشقانه باعث کاستن از این احساس نمیشود. به طور کلی تحقیق علمی تلاشی برای روشنگری است نه اقدامی برای هتک حرمت. واقعیت آن است که مطالعه علمی عشق به آن آسیب نمیرساند بلکه این تعالی بخشیدن به آن و قرار دادن آن در قلمروی مقدسات و امور شبه عرفانی است باعث آسیب وارد ساختن بر آن خواهد شد.
روزنبام، اما با این نظر مخالف است. او همزمان با دفاع از عشق انگیزه سرسختانهای برای پذیرش قدرت عشق دارد. "لورا کیپنیس" منتقد فرهنگی در جدل سال ۲۰۰۳ خود با عنوان "علیه عشق" معتقد است که "جامعه سکولار به موجودیتی مابعدالطبیعی دیگری نیاز داشت تا به جای خدا خود را مطیع آن سازد و عشق برای این کار با چنین کارکردی در دسترس بود". روزنبام به محققان عشق که او آنان را "انکار کنندگان" مینامد محکوم میکند مشابه کاری مقامهای کاتولیک علیه گالیله برای نظریه اش درباره خورشید مرکزی انجام دادند.
بدعتهایی که به نظر میرسد روزنبام را بیشتر آزار میدهد نظر پژوهشگرانی مانند "هلن فیشر" انسان شناس زیستی و پژوهشگر ارشد در موسسه کینزی است که در سال ۲۰۰۴ میلادی تحت عنوان "چرا عاشق میشویم"؟ این ادعای بحث برانگیز را مطرح کرد که عشق رمانتیک یک احساس عادی و معمول نیست بلکه بیش از آن یک سازوکار بقای بیولوژیکی است. روزنبام استدلال میکند که ادعای فیشر مبنی بر آن که عشق یک رانه یا سائق است دقیقا چیزی در مورد طیف بینهایت متنوع و ماهرانهای از احساسات انسانی به ما نمیگوید.
شاید روزنبام درست میگوید که علم نمیتواند احساساتی را که عشق در ما ایجاد میکند نشان دهد، اما فیشر چنین ادعایی ندارد. در عوض او به این نگاه میکند که چرا عشق به ما چنین احساسی را میدهد. امروزه کتابهایی به سبک فیشر که به دنبال تحقیقات علمی در مورد یافتن و حفظ شریک زندگی هستند به وفور چاپ میشوند. به طور طبیعی برخی از این نوع کتابها نکات مشکوکی را از مطالعات علمی معتبر استخراج میکنند. با این وجود، روزنبام تمایز کمی بین تحقیقات معتبر و کاربردهای گاه کمتر قانعکننده آن قائل است و کل پیگیری علمی عشق را محکوم میکند.
شاید به دلیل توصیههای جنسیتی در کتابهایی مانند "مردان مریخی؛ زنان ونوسی" که برعرصه کتابهای خودیاری دهه ۱۹۹۰ میلادی فرمانروایی میکردند خوانندگان بیش تری برای راهنماییهای عاشقانه به علوم بیطرفانه روی آورند. علاوه بر این، ایده عشق به عنوان یک نیروی اسرارآمیز و جادویی دیگر آن را برای بسیاری از مردم غیر قابل بررسی نمیسازد. برای افرادی که عاشقانههای متحول کننده را تجربه نکرده اند منطقی است که علم سخت جذاب باشد.
در هر صورت، محبوبیت چنین کتابهای علم محوری قدرت پایدار عشق رمانتیک را با نشان دادن این که خوانندگان آن کتب تا چه اندازه از داشتن آن در زندگی شان ناامید هستند تایید میکند. فیشر در کتاب خود در سال ۲۰۰۹ میلادی تحت عنوان "چرا او؟ بدترین کار او" که یک "تست تیپ شخصیتی" است که او آن را با تکیه بر نتایج مطالعات اش تنظیم کرده میتواند به شما کمک نماید تا شیمی عاشقانه را راحتتر بیابید. اگر کسی اعلام کند که راز عشق را یافته ما باید به چنین ادعایی شک کنیم. در این مورد روزنبام کاملا درست میگوید. با این وجود، حتی زمانی که پاسخهای روشن گریزان باشند نیز بررسی سوالات بزرگ مانند این که چرا عاشق میشویم؟ یک کار ارزشمند و مولد است.
یکی از بزرگترین موهبتهایی که تحقیقات به ما میبخشد دیدگاه و بینش است: برای مثال، در مورد کوچک بودن ما در جهان یا در مورد پیچیدگی مان از نظر زیست شناسی. بنابراین، علم روابط به دلیل بینشهای توصیفی نه تجویزی ارزشمند است. با این وجود، روزنبام حتی با این جنبه علم روابط نیز مخالفت میکند. او به طور خاص از تصویر برداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) که فعالیت مغز را با تشخیص تغییرات در جریان خون اندازه گیری میکند (برای مثال، ردیابی قسمتهایی از مغز که زمانی که سوژهای به معشوق اش فکر میکند فعال میشود) بیزار است و به دانشمندان علوم اعصاب پیشنهاد میکند که این تکنیک را کنار بگذارند. او درباره تجربیات عاشقانه خود مینویسد:"سعی نکن به من بگویی که هرگز واقعی نبوده است. من فریب مسیر عصبی دوپامین مملو از تَرَک را نخوردم".
علیرغم نظر روزنبام، اما در هیچ نقطهای دانشمندان ادعا نکرده اند که همه عاشقان "فریب خورده" هستند یا این که عشق "واقعی" نیست. از نظر روزنبام عشق در دست دانشمندان "از دست شاعران ربوده شده است". در واقع، عشق به یک اندازه متعلق به شاعران و دانشمندان است، زیرا به یک اندازه متعلق به روح و بدن است. قرار گرفتن یکی در مقابل دیگری یک شرط از ابتدا همراه با باخت است: درک واقعی عشق به هر دو متکی است. عشق جادو و هورمون است اتحاد معنوی و شلیک سیناپسی، یک تجربه عاطفی و یک سازوکار بیولوژیکی است. همان طور که ساگان نوشت:"علم نه تنها با معنویت سازگار است بلکه منبع عمیق معنویت است".
ما هرگز عشق را به طور کامل درک نخواهیم کرد، اما چیزهای زیادی وجود دارند که میتوانیم درباره آن و در نتیجه درباره خودمان بدانیم. به این ترتیب، بازگرداندن عشق به زمین یک انگیزه توهین آمیز نیست بلکه انگیزهای انسانی میباشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل عشق رمانتیک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۹۵۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معمای عجیب: این ۵۰۰ نفر از بیماری قلبی و دیابت در امانند
افراد مبتلا به سندرم لارون، ریسک پائینی برای ابتلا به بیماریهای قلبی و اختلالات مرتبط با افزایش سن دارند و دانشمندان در همین نکته به دنبال درمانهای جدیدی هستند.
به گزارش خبرآنلاین، گونه نادری از کوتاهقامتی به نام سندروم لارون که در سراسر دنیا تنها ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر به آن مبتلا هستند، توجه دانشمندانی را که در حوزه پیری و بیماریهای متابولیک مشغول بررسی هستند، به خود جلب کرده است.
جالب اینجاست که در مجموعهای از مطالعات، این بیماری با تعداد قابلتوجهی از اثرات مثبت سلامتی، مثل محافظت در برابر دیابت، سرطان و زوال شناختی مرتبط به نظر میرسد و موشهایی با شرایط مشابه حدود ۴۰ درصد بیشتر از حیوانات کنترل عمر میکنند.
بیماران سندروم لارون از بیماری قلبی در امانندگرچه هنوز مشخص نیست که آیا افراد مبتلا به سندرم لارون (کمبود گیرنده هورمون رشد)، بهطور متوسط بیشتر از افراد معمولی عمر میکنند یا خیر، اما نتیجه بررسی منتشره در Med حکایت از آن دارد که احتمالاً خطر کمتری در ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی، مبتلایان به این سندروم را تهدید میکند. مبتلایان به این سندروم، فشارخون پایینتری دارند و تجمع چربی در شریانهایشان کمتر است و دیواره شریان کاروتید آنها نسبت به افرادی که به این سندروم مبتلا نیستند، ضخامت کمتری دارد.
والتر لونگو، زیستپیریشناس دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و یکی از نویسندگان این مقاله دراینباره توضیح داده: «این مطالعه عملاً این آخرین قطعه گمشدهای بود که نشان میدهد که بیماران مبتلا به این سندروم، از همه بیماریهای اصلی مرتبط با سن در امان هستند و از همین رو جزئیات مطالعه درباره این سندروم، ممکن است در تولید داروها یا رژیمهای غذایی با اثرات محافظتی مورداستفاده قرار بگیرد».
از اکوادور تا سراسر جهان«خایمه گوارا آگیره»، متخصص غدد دانشگاه سانفرانسیسکو در پایتخت اکوادور و یکی از نویسندگان این مقاله دراینباره گفته: «در این مطالعه ۲۴ فرد مبتلا به سندرم لارون و ۲۷ نفر از بستگان آنها مورد بررسی قرار گرفتند که همگی در اکوادور زندگی میکنند.» اکوادور کشوری است که یکسوم افراد مبتلا به این بیماری در آن زندگی میکنند.
او از زمانی که گروهی از افراد مبتلا به این بیماری را در روستاهای دورافتاده در کوههای آند شناسایی کرد، بیش از ۳۰ سال است که آنها را زیر نظر دارد.
افراد مبتلا به سندرم لارون، دارای کمبود گیرنده هورمون رشد هستند و ازاینرو، بدنشان نمیتواند به صورتی درست و صحیح از این هورمون بهره ببرد. البته سطح هورمون رشد در بدن آنها طبیعی یا حتی بالاست، ولی سطح فاکتور رشد شبه انسولین-۱ (IGF-۱) (که به هورمون رشد در راستای تقویت رشد استخوانها و بافتها کمک میکند) در بدنشان پائین است.
طبق گفته لونگو، از آنجایی که پایین بودن سطح IGF-۱ با خطر بیشتر بیماریهای قلبی عروقی مرتبط است، بسیاری بر این باورند که افراد مبتلا به سندرم لارون احتمالاً با مشکلات قلبی و عروقی زیادی روبهرو هستند. تحقیقات پیشین که توسط همین گروه انجام شده بود، حکایت از آن داشت که افراد مبتلا به سندروم لارون، آمار مرگومیر مشابهی بر اثر بیماریهای قلبی دارند و بعد از تحقیقات گوارا آگیره درباره برخی مرگهای ناشی از حملات قلبی، او متوجه تناقضهای متعددی شد. خود او در اینباره گفته: «مردم در آن شهرهای کوچک، گاهی هر مرگی را بدون هیچ توضیحی به انفارکتوس میوکارد نسبت میدهند و این سادهترین کار است.»
مجموعهای از آزمایشهای بعدی نشان داد که افراد مبتلا به سندرم لارون در مقایسه با بستگانشان که این بیماری را نداشتند، ریسک ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی معمولی یا کمتری داشتند.
راوی ساواریرایان، ژنتیک بالینی و محقق مؤسسه تحقیقاتی کودکان مرداک در ملبورن گفته: «اینها نتایج مقدماتی بررسی در تعداد بسیار کمی از افراد است که جالب به نظر میرسند. من فکر میکنم که این بررسیها باید در گروههای بسیار بزرگتری تکرار شوند.»
شرایط مشابه در بیماران آکندروپلازیساواریرایان و همکارانش نتایج مشابهی را در بیماران مبتلا به نوع دیگری از کوتاهقامتی به نام آکندروپلازی یافتند. او در این رابطه توضیح داد: «وقتی به این مقاله نگاه کردم، شباهتهای زیادی بین این دو دیدم و این برایم واقعاً جالب بود.»
مانوئل آگویار-اولیویرا، متخصص غدد در دانشگاه فدرال سرگیپ در برزیل، که در حال بررسی جهش نادر دیگری که باعث کوتاهی قد میشود است، اثرات محافظتی قلبی عروقی مشابهی را در بین بیش از گروهی از افراد که بیش از ۳۰ سال آنها را زیر نظر داشته، مشاهده کرده و دراینباره گفته: «دادهها بسیار شبیه به هم هستند.»
محققان از این احتمال که افراد مبتلا به سندرم لارون ممکن است بیشتر از حد متوسط عمر کنند، شگفتزده شدهاند. تابه امروز هیچ یک از این محققان، نشانهای در این رابطه نیافتهاند، اما امیدوارند که در مقایسه افراد مبتلا به این سندروم با خواهرها و برادرهای سالمشان، نشانهای برای طول عمر بیابند. آگیره دراینباره گفته: «در تلاش برای به دست آوردن بودجه برای انجام این مطالعات هستم.»
الهامبخشی برای ساخت داروهاهایم ورنر، متخصص ژنتیک که درباره اثرات محافظتی سندرم لارون در برابر سرطان مطالعه میکند، به این نکته اشاره کرده که تلاشهای کنونی در مسیر کمک به شناسایی ژنها و مسیرهایی که ممکن است در برابر بیماریهای قلبی عروقی محافظت کنند، مهم خواهد بود: «تشخیص این ژنها برای مداخلات تغذیهای یا دارویی در آینده اهمیت زیادی دارد.»
لونگو امیدوار است که نتایج اخیر بتواند در توسعه استراتژیهای جدیدی در راستای جلوگیری از بیماریهای قلبی عروقی در افراد بدون این عارضه باشد، مفید و مؤثر باشد. شاید یک داروی خوراکی برای کاهش سطح IGF-۱ با هدف قرار دادن گیرنده هورمون رشد، راهکار مناسبی باشد. او در این رابطه گفت: «فقط باید متوجه شویم که چگونه میتوان این کار را با خیال راحت انجام داد تا اوضاع را بدتر نکنیم.»
آگیر اولیورا البته تمایل چندانی به مسدود کردن هورمونها برای تقلید از اثرات مثبت در افراد غیر مبتلا ندارد و معتقد است که این نوع مداخله ممکن است ریسکی و خطرناک باشد.
محققان در عینحال قصد دارند تا به مبتلایان به سندروم لارون کمک کنند. لونگو و گوارا آگیره از شرکتهای داروسازی و دولت اکوادور خواستهاند تابه منظور بهبود روند رشد کودکان و نوجوانان مبتلا به این سندروم، IGF-۱ را برای آنها تهیه و فراهم کنند. چرا که برخی تحقیقات حکایت از آن دارد که این فاکتور ممکن است برای افراد مبتلا به کوتاهقامتی مؤثر باشد.
محققان همچنین با آغاز آزمایش یک رویکرد غذایی، امیدوارند تا رشد کودکان مبتلا به این سندرم را بهبود بخشد. گوارا آگیره به صورت رایگان به این گروه مراقبتهای پزشکی ارائه میکند. خود او در اینباره گفته: «آنها هنوز هم هر هفته با یک مشکل جدید به سراغم میآیند و خوشبختانه، تعداد آنها زیاد نیست.»